هر که منظور خود از غیر خدا میطلبد
چون گدایی ست که حاجت ز گدا میطلبد

مسیح که آمدنش هم شبیه ما نبود ،
بدون حوا نمی شود آدم شد !


غزل
باز این سخن به چشم تو آغاز میکنم
باز از شبم به عرش تو پرواز میکنم
در وصف رنگ تو ، به تغزل رسیده ام
باز اقـتـدا به بلبـل شـیـراز میـکـنم
گفتند: عطر تو به ازای سرم دهند ،
خود را بـرای بـوی تو سـرباز میـکـنم
تا روز موعدت که طنـیـن تو بشـنـوم ،
فکری به حال گوش هوسباز میکنم
بر من ببخش اگر که چنین کودکانه باز ،
طـرح تو را به صـنـعـت ایـجـاز میـکنـم
خضری ندیده ام که مرادی شود مرا
من در حـرای خود ز غــم آواز میـکنـم....

لاله پرپر
بیا ای دل از اینجا پر بگیریم
ره کاشانه دیگر بگیریم
بیا گمگشته دیرین خود را
سراغ از لاله پرپر بگیریم
بیا ای دل از اینجا پر بگیریم
ره کاشانه دیگر بگیریم
بیا گمگشته دیرین خود را
سراغ از لاله پرپر بگیریم
زمین گویی غمی بنهفته داره
سخن هار در دهان ناگفته داره
ز هر چشمش هزاران چشمه جوشه
که در دل صد شهید خفته داره
بیا ای دل از اینجا پر بگیریم
ره کاشانه دیگر بگیریم
